سفری هیجان انگیز به شهری باستانی در کوش آداسی؛ ترکیه
به گزارش افق بسطام، ترکیه یکی از کشورهای زیبای جهان است که همه ساله خیل بی شمار گردشگران از چهار گوشه جهان برای بازدید از منظره ها چشمگیر و طبیعت زیبای آن به این سرزمین سفر می نمایند و همین امر سفر به ترکیه را در ردیف محبوب ترین سفرهای خارجی قرار داده است. شهرستان کوش آداسی از کانون های مهم گردشگری ترکیه است و برگزاری تورهای آبی متنوع در بندر کوش آداسی لذت وصف ناپذیری را نصیب گردشگران داخلی و خارجی می نماید. NCL شرکتی نروژی است که اقدام به برگزاری تورهای گردشگری در اقصی نقاط جهان می نماید. در این مقاله قصد داریم تا سفر به شهر باستانی افس این شرکت را از زبان یکی از مسافران نقل کنیم. با خبرنگاران همراه باشید.
کشتی تفریحی با اندکی تأخیر در بندر کوش آداسی (Kusadasi) آماده لنگر گرفتن شد. این تاخیر به میزان ای قابل توجه نبود که لازم باشد از پیش اطلاع دهند، فقط لنگر گرفتن کشتی چنددقیقه دیرتر از موعد انجام شد. پس از آن، کار تخلیه و نظافت کشتی انجام شد و متصدی خدمات جانبی تور با دریافت پیام آمادگی، مسافران را به سمت کشتی هدایت کرد.
با عبور از پل عرشه وارد کشتی شدیم و چند تن از خدمه را دیدیم که منتظر ورود مسافران بودند و دوست داشتند با ما عکس بگیرند.
در مسیر حرکت به سوی نقطه سوارشدن کشتی، با دیدن فروشگاه قهوه معروف استار باکس (Starbucks) راضی شدیم که البته آن زمان تعطیل بود. موضوع تعجب برانگیز برای ما این بود که این قهوه سرا از ساعت 9 صبح به بعد شروع به کار می کرد! به نظر شما، اساسا مبنای کار یک قهوه سرا بر این نیست که صبح زود شروع به کار کند و نوشیدنی صبحگاهی برای مشتریان سرو کند؟!
در مسیرمان از چندین کوچه و خیابان عبور کردیم که این گذرگاه ها آرام آرام با آمدن مغازه دارها و جوش وخروش آن ها برای فروش اجناس شان شلوغ می شد. پس از رسیدن به بندر مکث کوتاهی کردیم، در آن هوای خنک صبحگاهی چند نفس عمیق کشیدم و ساختمان هایی که در آن سوی اسکله واقع شده بود را دیدن می کردیم.
در بندر کوش آداسی (Kusadasi) در مقایسه با بندر های دیگر، فروشنده های دوره گرد بیشتری دیده می شدند. بعلاوه در محدوده بیرون از دروازه مرکز خرید، افرادی در مسیر مسافران قرار می گرفتند و از ما سوال می کردند که نیازی به راهنمای تور داریم، تور گردشگری می خواهیم و... . این افراد کمی سماجت به خرج می دادند، من به راه خودم ادامه دادم تا به مرکز اطلاعات که در آن سوی خیابان قرار داشت رسیدم. مرکز اطلاعات هم متاسفانه در آن روز تعطیل بود و این موضوع مخصوصا مالکان قایق های تفریحی را آزرده خاطر نموده بود، زیرا این مرکز می توانست کمی به آن ها یاری کند.
از قبل یک خودروی کرایه ای برای این نقطه از مسیر تدارک دیده بودیم و ازآنجایی که بنگاه خودروی کرایه ای کمی دورتر از محل توقف مان بود، طبق وعده قبلی قرار شد خودرو بدون پرداخت هزینه اضافی، در همین محل تحویل داده گردد. در مدتی که منتظر رسیدن خودرو بودیم مجبور شدیم محل استقرار تورهای مختلف را به مسافران تازه وارد نشان دهیم. تعیینات این تورها برای ما به راحتی قابل تشخیص بود، اما مسافرانی که تازه از قایق پیاده می شدند احتمالا به علت ازدحام تورها در یک محل نمی توانستند در نگاه اول آن ها را بشناسند.
در آن مکان یک خانواده چهارنفره که خوانندگان مذهبی بودند نیز در کنار ما حضور داشتند و مدت زیادی طول نکشید که یک خودروی کرایه ای از راه رسید. این خودروی ون ظرفیت کافی برای سوارکردن هر دو خانواده را نداشت و از این رو همسر من باسخاوت از خانواده خوانندگان مذهبی خواست که با آن بروند تا ما با خودروی بعدی به مسیرمان ادامه دهیم. آن ها از این بابت خیلی تشکر کردند، زیرا طبق قرارشان باید زودتر از سایر مسافران در کشتی حاضر می شدند.
یک خودروی کرایه ای دیگر از راه رسید و ما امیدوار شدیم که بتوانیم سوار شویم. در بنگاه، حساب کتاب مربوط به اجاره خودرو کمی طولانی شد و در نهایت برای یک روز اجاره خودرو، به ازای هر نفر 39 دلار پرداخت کردیم. برخلاف نظر بسیاری از افراد، در ترکیه اتباع خارجی برای اجاره خودرو نیازی به گواهینامه بین المللی ندارند و با گواهینامه معتبر هر کشوری مجاز به رانندگی هستند.
صبح روز بعد برنامه سفر فشرده ما بدین شکل شروع شد که راهنمای تور مسافران را برای بازدید به مکانی معروف به نام خانه مریم (Meryemana) برد. این خانه در بالاترین نقطه کوه Koressos واقع شده بود. رانندگی لذت بخش در مسیر این خانه چندان طول نکشید (حدودا بیست وپنج دقیقه) و در راه مه زیبایی دره های منتهی به جاده کوهستانی را پوشانده بود. به جز چند اتوبوس بزرگ مخصوص تورهای گردشگری و تعدادی تاکسی، خودروی دیگری به ندرت در جاده دیده می شد.
ما در خلال مسیر از کنار شهر باستانی افس (Ephesus) عبور کردیم. بسیاری از اتوبوس های گردشگری در این نقطه توقف نموده بودند. این شهر نمونه ای از مراکز تجاری عصر باستان را در این نقطه به نمایش درآورده و امروزه یکی از توقف گاه های مهم گردشگری است. ما هم برنامه ریزی کردیم که پس از اولین توقف مان در کنار خانه مریم از این شهر بازدید کنیم.
اوایل سده نوزدهم میلادی یک راهبه کاتولیک در آلمان به نام آنه کترین امریچ (Ann Catherine Emmerich) زمانی که در بستر بیماری افتاده بود، در عالم رویا صحنه هایی از زندگی حضرت مسیح (ع) و مادرش حضرت مریم (ع) را مشاهده کرد. رویاهای او به حدی روشن و مفصل بود که خبر آن در همه جا پیچید و پس از آن ، یک نویسنده اغلب به ملاقات او می رفت و گفته هایش را یادداشت می کرد.
بعد از مرگ وی کتاب مشروحی به چاپ رسید و جزئیات یک خانه که یوحنا حضرت مریم (ع) را به آن آورده بود و ایشان روزهای آخر حیاتش را (پیش از عروج به آسمان) در آن خانه گذرانده بود، در آن کتاب به تفصیل بیان شده بود. رویاهای این راهبه تا حدی دقیق بود که او شکل ظاهری خانه را به خوبی توصیف نموده بود، مثلا جنس سنگ های به کاررفته در ساختمان، جزییات تپه ای که خانه روی آن ساخته شده بود، فاصله خانه تا شهر افس (Ephesus)، حتی شکل دودکش خانه! و گذرگاه هایی که به خانه ختم می شدند و... . حقیقتا حکایتی حیرت انگیز است.
در اواخر دهه 1800 میلادی یک کشیش فرانسوی به نام آبه جولین گوویت (Abbe Julien Gouyet) ساختمان کوچکی را کشف کرد که به خانه توصیف شده در رویاهای راهبه خیلی شباهت داشت. در ابتدا بسیاری از مردم ادعای او را در این خصوص نمی پذیرفتند، اما کمی بعد تعیین شد که ساکنان روستاهای کوهستانی مجاور سال های طولانی برای این خانه احترام زیادی قائل بوده اند . با استناد به این دو مدرک قوی زائران کاتولیک و مسلمان هم اکنون این خانه مقدس را زیارت گاه خویش قرار داده اند. تا به حال چند تن از رهبران پاپ کاتولیک از این مکان بازدید نموده اند و علی رغم آن که جامعه مسیحیت به علت نبود مدارک کافی هنوز سندیت این خانه را تایید ننموده است، بسیاری از مردم به قداست آن اعتقاددارند. یکی دیگر از دلایل تقدس خانه این است که حتی افراد ملحد و بی دین نسبت به این مکان احساس خاصی دارند و مردم از دور و نزدیک و با هر عقیده ای برای بازدید از آن رهسپار منطقه می شوند.
در جاده هنگامی که از کنار تندیس مریم مقدس (س) رد شدیم دانستیم که مسیر درست را انتخاب نموده ایم.
وقتی به محوطه خانه مقدس رسیدیم پارکینگ خودروها را خلوت یافتیم و احتمالا از این بابت بود که در ساعت های شروعین روز به آنجا رفته بودیم. در محوطه فقط یک ردیف تاکسی و چند خودروی شخصی حضور داشتند.
محوطه اطراف خا نه مقدس پوشیده از انبوه درختان بود و وزش باد ملایم صدای دل نشین خش خش برگ ها را به گوش می رساند. بعلاوه مه پملاقات شده در هوا به تپه های مجاور زیبایی معنوی خاصی بخشیده بود. در راه رسیدن به خانه مقدس، از کنار سه سرچشمه معروف گذر کردیم که بنا بر گفته اهالی منطقه برای انسان عشق، ثروت و تندرستی به ارمغان می آورند. یک چشمه طبیعی هم در این منطقه وجود دارد که می توان از آب آن نوشید و بعضی می گویند که چشمه ای مقدس و شفابخش است.
کم کم به خانه نزدیک شدیم و تنها یک پیچ دیگر مانده بود به محوطه حیاط که دیدیم تعدادی زیادی از بازدیدنمایندگان پیش از ما در صف ایستاده اند. از ظاهر آن ها تعیین بود که مسافران کشتی تفریحی نیستند، بلکه افراد متفرقه بودند که فقط برای دیدن خانه ایستاده بودند. آن روز هوا خیلی خوب بود و از این بابت احساس خوش اقبالی داشتم، چراکه انتظاردر صف بازدیدنمایندگان در هوای گرم و آفتابی کار ساده ای نبود. من هم در صف برای خودم جا باز کردم. نکته جالبی که در این حین به نظرم رسید این بود که حتی با حضور جمعیت احساس سکوت و آرامش خاصی بر فضای منطقه حاکم بود.
صف بازدیدنمایندگان به شکل مارپیچ به درون حیاط خانه منتهی می شد و فکر کنم به ازای هر نفر مبلغ بیست لیره ترکیه ورودی پرداخت کردیم. هنگام بازدید از این کلبه سنگی کوچک کسی اجازه عکس گرفتن نداشت، البته مزیت کار این بود که شخصی به عنوان راهنمای بازدیدنمایندگان در آنجا حضور داشت و ازاین رو حاضران نه یکدیگر را هل می دادند و نه تنه می زدند. مردم دسته دسته و به طور منظم وارد خانه می شدند و پس از بازدید و خارج شدن از آن می توانستند در یک گوشه شمع روشن نمایند.
پیش تر رسم براین بوده که مردم برای برآورده شدن آرزوها یا حاجت های خود یک نوار پارچه ای روی درختان موجود در محوطه حیاط می بسته اند، اما پس از چندی این رسم موجب آسیب زدن به درختان شد و ازآن پس، زائران خواسته ها و آرزوهایشان را روی تکه کاغذی می نویسند و آن را لابه لای یکی از دیوارهای سنگی مجاور جای می دهند.
حال اگر شما قصد مسافرت و بازدید از این منطقه دیدنی را دارید، سفارش اکید من این است که صبح زود راه بیفتید تا با صف طولانی بازدیدنمایندگان روبرو نشوید. پس از سرانجام یافتن بازدید هنگامی که اتوبوس ما از محوطه پارکینگ خارج می شد، هم زمان سه اتوبوس گردشگری بزرگ وارد محوطه شدند و مطمئنم که در طول روز صف بازدیدنمایندگان حتی از این هم شلوغ تر می گردد! درمجموع باید گفت که این منطقه مکان بسیار جالبی برای گردشگران است؛ حال این که داستان پشت پرده آن واقعی است یا ساختگی... من هم درست نمی دانم. اما به یقین می توانم بگویم که احساس آرامش خاصی بر فضای این منطقه حاکم است و من پیش از بازدید از ترکیه هیچ اطلاعی از وجود این مکان نداشتم.
به نظر شما خانه مقدس در شهر ازمیر منزلگاه حضرت مریم (ع) بوده است یا خیر؟ دیدگاه های خود را به اشتراک بگذارید.
منبع: کجارو / magicofmiles.boardingarea.com